natanaeel001.persianblog.ir
ناتانائيل! ای کاش عظمت در نگاه تو باشد...
http://natanaeel001.persianblog.ir/1386/2
ای کاش عظمت در نگاه تو باشد. منت خدای را عزوجل. امشب سرانجام نتایج اولیۀ کنکور ارشد سراسری اعلام شد و من، همانطور که پیشاپیش حس می کردم، به لطف خدا از دورۀ شش ماهۀ خانه نشینی ام در سال سختی که گذشت، نتیجۀ نسبتا مطلوبی گرفتم و با رتبۀ 13. در رشتۀ زبانشناسی همگانی. مجاز به انتخاب رشته شدم! ظرفیت روزانۀ دانشگاههای تهران برای این رشته حدود 30 نفر است و بنابراین اگر خدا بخواهد، احتمالا در همین تهران قبول خواهم شد، اما حالا مانده ام که در شرایط فعلی بین دانشگاه شهید بهشتی. کدام یک را انتخاب کنم؟ تگ ها : وبلاگ.
natanaeel001.persianblog.ir
ناتانائيل! ای کاش عظمت در نگاه تو باشد...
http://natanaeel001.persianblog.ir/1385/7
ای کاش عظمت در نگاه تو باشد. عجب صبری خدا دارد! همیشه از اینکه روزی چنان گرفتار باشم که تاب و توانم را از دست بدهم، می ترسیدم. به خاطر همین هم هست که این دعا از محبوبترین دعاهای من است:. ربنا لا تؤآخذنا ان نسینا او اخطانا، ربنا و لا تحمل علینا اصرا کما حملته و علی الذین من قبلنا، ربنا و لاتحملنا مالا طاقت لنا به. واعف عنا و اغفر لنا و الرحمنا ، انت مولانا ، فانصرنا علی القوم الکافرین. این ها همه گذشت تا آنکه چند روز پیش خبردار شدم که مادرش به علت تنگی نفس در بخش مراقبتهای ویژه بستری شده است و بالاخره پزش...
natanaeel001.persianblog.ir
ناتانائيل! ای کاش عظمت در نگاه تو باشد...
http://natanaeel001.persianblog.ir/1385/8
ای کاش عظمت در نگاه تو باشد. وفا کنيم و ملامت کشيم و خوش باشيم؟ واقعا مستأصل شده بودمبه گمانم داشت گریه می کرد،چون حتی من هم چشمانم خیس شده بود. حس می کردم که در دل به من می گوید: تو نمی فهمینمی فهمی که برای یک دختر بیست و یک ساله چنین شکستی چه معنایی دارد. راست هم می گفت! ماجرا شبیه قصه ها بود و من نمی فهمیدم! با وجود آنکه سه چهار سالی از او بزرگترم، هنوز مثل او با کسی نامزد نکرده ام تا بفهمم که دل بستگی عمیق به کسی که می خواهد مرد زندگیت بشود یعنی چه؟ من کجا درک می کردم که. نه من هرگز نمی فهمیدمش!
natanaeel001.persianblog.ir
پرشین بلاگ - ناتانائيل! ای کاش عظمت در نگاه تو باشد...
http://natanaeel001.persianblog.ir/tag/پرشین_بلاگ
ای کاش عظمت در نگاه تو باشد. بار ديگر وبلاگی که دوست می داشتم! آه که چقدر دلم برای نوشتن دراین صفحه ی آبی تنگ شده بود! پس از مدتها فرصتی پیش آمد که دوباره در آن چیزی بنویسم. دنیای بی وفا را می بینید؟ از وقتی که به ناچار ناتانائیل دوم را در بلاگفا افتتاح کردم دیگر از صرافت رسیدگی به این وبلاگ افتادم. اما نمی دانم چرا هنوز هم لذتی که از نوشتن در این صفحه ی آبی به من دست می دهد با لذت نوشتن در هیچ صفحه ی دیگری قابل قیاس نیست! نکند این صفحه ی آبی رنگ تکه ای از دلم شده باشد؟ این هم آدرس ناتانائیل دوم. تازه يك...
natanaeel001.persianblog.ir
ناتانائيل! ای کاش عظمت در نگاه تو باشد...
http://natanaeel001.persianblog.ir/1386/4
ای کاش عظمت در نگاه تو باشد. شكست عار نيست اما بي هدفي جنايت است. مشكل اين نيست كه چطور سالها را به زندگي خود بيفزاييم، مسئله اين است كه چطور به سالهاي خويش زندگي. من با آنچه تو مي گويي كاملا مخالفم اما تا پاي جان بر اين عقيده ام كه : تو حق داري بگويي. ساعت ۱٢:۱٠ ب.ظ روز سه‌شنبه ٢٦ تیر ،۱۳۸٦. تگ ها : وبلاگ. كي گفته من معلم سر خانه هستم؟ عجب گيري كرده ايم هااا! آقا جان اصلا كي گفته من معلم سر خانه هستم؟ آخر خدا هر كسي را بهر كاري آفريده! بعيد مي دانم كه من يكي را براي معلم سر خانه شدن آفريده باشد! ساعت &...
natanaeel001.persianblog.ir
ناتانائيل! ای کاش عظمت در نگاه تو باشد...
http://natanaeel001.persianblog.ir/1385/9
ای کاش عظمت در نگاه تو باشد. چیزی شبیه نوستالژی: من شهرستانی ام! به محض آنکه می شنوند " شهرستانی" ام ، می پرسند: آذری هستی؟ می گویم: نه. باز می پرسند: پس شمالی هستی؟ باز پاسخ می دهم: نه! و با افتخار می گویم: من خوزستانی ام. اهوازی. با تعجب می گویند: خوزستانی؟ اصلا بهت نمی خوره! آخه خوزستانی ها رنگ پوستشون تیره س. جواب می دهم: نه همه شون! اما خوب پوست بیشترشون آفتاب سوخته س. عرب هم نیستم. بعد با خودم فکر می کنم: راستی چرا همه فکر می کنند که پوست خوزستانی ها باید تیره باشد؟ رئیس جمهور به کدوم استان رفته؟
natanaeel001.persianblog.ir
ناتانائيل! ای کاش عظمت در نگاه تو باشد...
http://natanaeel001.persianblog.ir/1385/10
ای کاش عظمت در نگاه تو باشد. دارم هوای صحبت یاران رفته را . تو را درون چشمانم می گذارم. پلکهایم را می بندم. تمام شب، رؤیای تو، خوابم را کوتاه می کند. و صبح، گونه های تو خیس است. خیلی با خودم فکر کردم که بگویم یا نگویم. اما ترسیدم که سکوتم، قلب تو را بیش از پیش بشکند. و نیز ترسیدم که این حرفها، تا ابد، بر دلم بماند، پس می گویم. در زندگی نام ها و یادهایی هست که. استنامهایی که با شنیدنشان حس خوبی به تو دست می دهد یادهایی که با به خاطر آوردنشان قلبت گرم می شود به خودت می بالی و دستکم، از بخشهایی ازگذشته ات.
natanaeel001.persianblog.ir
پيشكش! - ناتانائيل! ای کاش عظمت در نگاه تو باشد...
http://natanaeel001.persianblog.ir/post/67
ای کاش عظمت در نگاه تو باشد. شكست عار نيست اما بي هدفي جنايت است. مشكل اين نيست كه چطور سالها را به زندگي خود بيفزاييم، مسئله اين است كه چطور به سالهاي خويش زندگي. من با آنچه تو مي گويي كاملا مخالفم اما تا پاي جان بر اين عقيده ام كه : تو حق داري بگويي. ساعت ۱٢:۱٠ ب.ظ روز سه‌شنبه ٢٦ تیر ،۱۳۸٦. تگ ها : وبلاگ. پروفایل مدیر : ناتانائيل. بار ديگر وبلاگی که دوست می داشتم! كي گفته من معلم سر خانه هستم؟ روز سوم را از دست ندهيد! ازدواج موقت و استقبال خاموش آقايان! ازدواج موقت ديگر چه صيغه اي است؟ پيچک سر به هوا.
natanaeel001.persianblog.ir
ناتانائيل! ای کاش عظمت در نگاه تو باشد...
http://natanaeel001.persianblog.ir/1386/1
ای کاش عظمت در نگاه تو باشد. عصر یک روز بهاری: کفشها را بکنیم.آب در یک قدمی است! شوک، حقیقتا سنگین بود. از روی ناچاری در کیفم را باز کردم و. این بود که به سرعت کتابچه را از کیفم بیرون کشیدم و به دوستم نشان دادم: راستی اینو دیده بودی؟ دربارۀ یه شهیده. خیلی جالبه. دوستم هم انگار متوجه شد که هدفم تغییر آن فضا بوده. کتاب را گرفت و با اشتیاق مشغول. زن ، این را که شنید، دوباره شوق گفتن به چشمانش دوید و گفت:. داشتم با عجله این طرف و اون طرف می دویدم که یهو یکی صدام کرد و گفت: خواهر دنبال چیزی می گردی؟ راست انگش...
